25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
با صدای نخراشیده و نتراشیده حرف زدن
مالیدن با صدای خش خش
صدای خشن
بخاری تو دیواری
رنده کردن (خوراکی)
دندان به هم ساییدن
بیشتر بدانید
عضوية
calmnesses
dissemblies
رزاز
چادر چاقچور
regurgitant
جستوجوی دقیق
صدای درشت و خشن داشتن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
grate
جستوجوی همآوا
صدای هیس (مثل صدای مار)
دیکشنری فارسی به عربی
فحيح
پر سر و صدایی صدا
دیکشنری فارسی به انگلیسی
loudness
صدای مخصوص هر حیوان (مثل صدای قورباغه)
دیکشنری فارسی به عربی
صرخة
صدایی را با صدای بلندتری خفه کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
deafen
صدایی را با صدای بلندتری خنثی کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
deafen
بیشتر
۳٬۰۶۷ واژه همآوا
جستوجوی متن
بم
فرهنگ فارسی معین
(بَ) ( اِ.) صدای درشت و خشن آدمی و ساز. مق . زیر.