صدای نرمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی صدای ملایم، هیس، صفیر، صدای مکیدن، جزجز کردن، جلزوولز، زمزمه، ناله، ویز، وز، وزوز، پتپت، غلغل، غانوغون صدای وزش نسیم
اهدلدیکشنری عربی به فارسیصداي کبوتر وقمري , بغبغو کردن , با صداي نرم وعاشقانه سخن گفتن , اهسته بازمزمه ادا کردن
باغمةلغتنامه دهخداباغمة. [ غ ِ م َ ] (اِ) صحبت با صدای نرم و ملایم . (ناظم الاطباء). در مآخذ دیگر که در دسترس بود دیده نشد.
ندافرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ، لحن، صوت، صدای آدم، نطق، آوا، بانگ، صدا گفتار، سخن، قوۀ ناطقه، زبان حنجره گفته، اظهار فریاد انسان، زمزمه، صدای نرم