خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صعود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صعود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] so'ud ١. بالا رفتن از جایی.٢. [مجاز] ترقی کردن.
-
واژههای همآوا
-
سعود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] so'ud ۱. مبارک شدن؛ خجسته شدن.۲. نیکبخت شدن.۳. (صفت) [جمع: سَعد] = سَعد
-
جستوجو در متن
-
مصعد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: مصاعد] [قدیمی] ma(e)s'ad محل صعود.
-
اصعاد
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر، اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'es'ād صعود کردن؛ بالا برآمدن؛ بالا رفتن.
-
تصعید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tas'id ۱. صعود کردن؛ بالا رفتن.۲. بالا بردن.
-
تصاعد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tasā'od ۱. صعود کردن؛ بالا رفتن؛ بالا برآمدن.۲. بالا رفتن چیزی به نسبت و درجۀ معینی.
-
نزول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] nozul ۱. [مقابلِ صعود] فرود آمدن؛ پایین آمدن.۲. نازل شدن (قرآن).۳. کم شدن؛ تنزّل.۴. (اسم) [عامیانه، مجاز] ربح و سود پول؛ ربا.
-
فصح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از عبری] fesh ۱. در یهودیت، عید یادبود خروج بنیاسرائیل از مصر؛ فطیر.۲. در مسیحیت، روز یادبود صعود حضرت عیسی؛ عید پاک.