شفائعلغتنامه دهخداشفائع. [ ش َ ءِ ] (ع اِ) انواع علف که دوگانه و جفت روید. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
شفاهلغتنامه دهخداشفاه . [ ش ِ ] (ع اِ) ج ِ شَفَة. به معنی لبها. (فرهنگ فارسی معین ) (یادداشت مؤلف ). ج ِ شَفَت . (از آنندراج ). ج ِ شفة. (دهار) (اقرب الموارد). لبها، و آن جمع شفت است که دراصل شفة بوده . (غیاث اللغات ). و رجوع به شفة شود.
شفاهیلغتنامه دهخداشفاهی . [ ش ِ ] (ص نسبی ) سخنی که از دو لب بیرون آید و روبرو گفته شود. (ناظم الاطباء). به کسر شین ، منسوب به شفاء است که مصدر شافه باشد ولی بعضیها به فتح تلفظ کنند. (از نشریه دانشکده ادبیات تبریز سال 1شماره ٔ 6</spa
شفاهیلغتنامه دهخداشفاهی . [ ش ُ هی ی ] (ع ص ) ستبرلب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مرد بزرگ لب . (مهذب الاسماء). ستبرلب ، و آن از تغییر نسب پدید آید. (از اقرب الموارد).