شیستوارگی صفحۀ محوریaxial plane schistosityواژههای مصوب فرهنگستانشیستوارگی در سنگها که به موازات صفحۀ محوری چین توسعه یافته است
تکینه 1sachetواژههای مصوب فرهنگستانکیسهای کوچک و دورانداختنی، معمولاً از جنس پلاستیک، محتوی مقادیری از مواد غذایی یا بهداشتی یا دارویی، در حد یک بار مصرف
شستگیلغتنامه دهخداشستگی . [ ش ُ ت َ / ت ِ ] (حامص ) غسل و شستشو. (ناظم الاطباء). غسل . چگونگی شسته ؛ شستگی و رفتگی . (یادداشت مؤلف ). || پاکیزگی . (ناظم الاطباء).- شستگی الفاظ ؛ کنایه از سلامت الفاظ و جزالت آن . (آنندراج ) <span cl
شستیلغتنامه دهخداشستی . [ ش َ ] (از فرانسوی ، اِ) شکسته ٔ کلمه ٔ شاسی فرانسه . جاها باکود بسیار و به شیشه ها پوشیده که به روز روی شیشه هارا برای تابش آفتاب باز کنند و شبانگاه با نمد و امثال آن پوشند. (یادداشت مؤلف ). رجوع به شاسی شود.