لغتنامه دهخدا
سلفة. [ س َ ل ِ ف َ ] (ع ص )زمین کم درخت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مؤنث سلف .- ارض سلفة ؛ زمین کم درخت . (ناظم الاطباء).|| سه لب . لب شکری . (یادداشت مؤلف ): [ محمد سلفی ] ابن احمدمعرب سه لب است یعنی دارای سه لب ، زیرا لب شکافته بود. (منته