صوتيدیکشنری عربی به فارسیاوايي , مصوت , صدا دار , مربوط به ترکيب اصوات , صدا , صوتي , خواندني , اوازي , ويژه خواندن , دهن دريده
سد پرتابblocked shot, block 8واژههای مصوب فرهنگستاندر بسکتبال، منحرف کردن توپ پرتابشده در مسیرش به سمت سبد، پیش از طی کردن قوس فرودین، بهطوریکه از گل جلوگیری شود
سوطیلغتنامه دهخداسوطی . (اِخ ) دهی است جزء دهستان کندوان بخش ترک شهرستان میانه . دارای 236 تن سکنه . آب از چشمه . محصول غلات و حبوبات . شغل اهالی زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
شوطیلغتنامه دهخداشوطی . [ ش َ طا ] (اِخ ) جایگاهی است از عقیق مدینه و گویند از حره ٔ بنی سلیم است . (از معجم البلدان ).
خوش صوتیلغتنامه دهخداخوش صوتی . [ خوَش ْ / خُش ْ ص َ / صُو ] (حامص مرکب ) خوش صدائی . خوش آوازی . خوش لحنی .