سوزانهflare 4واژههای مصوب فرهنگستانافزارهای واپایشی که با آن مواد خطرناک را برای جلوگیری از ورود آنها به محیط میسوزانند
سوزانیلغتنامه دهخداسوزانی . (حامص ) گرمی . حرارت . (ناظم الاطباء) : و سبب آن رطوبتی بسیار و تباه باشد، تباهئی بی سوزانی و تیزی .(ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). اگر آماس لبها صفرایی باشد...سوزانی و خلیدن بیشتر باشد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
شوزیانیلغتنامه دهخداشوزیانی . (ص نسبی ) منسوب است به شوزیان که از قراء کش از اعمال ماوراءالنهر میباشد. (از انساب سمعانی ).
درهمسوزانیmass burn, mass combustionواژههای مصوب فرهنگستانسوزاندن برنامهریزیشدۀ پسماند جامد مخلوط