صورتنگاری جسم غاریcavernosonographyواژههای مصوب فرهنگستانتصـویربـرداری پـرتونگاشتی جسـم غاری آلت تناسلی مردان با امواج فراصوتی
صورت نگاریلغتنامه دهخداصورت نگاری . [ رَ ن ِ ] (حامص مرکب ) مصوری . نقاشی . تصویرسازی . رجوع به صورت نگار و صورت نگاشتن شود.
صورت نگارلغتنامه دهخداصورت نگار. [ رَ ن ِ ] (نف مرکب ) صورت نگارنده . مصور. نقاش . مجازاً خالق و آفریننده : جهان را دگرگونه شد کار و بارش بر او مهربان گشت صورت نگارش . ناصرخسرو.من جانسپار مدح تو، صورت نگار مدح توباآب کار مدح تو، الف