گواهنماییevidentialityواژههای مصوب فرهنگستانساختی دستوری در بعضی زبانها که در صورت فعل نشانهگذاری میشود و حاکی از آن است که گوینده، خود، شاهد رخداد بوده یا براساس قرائن و شواهد نتیجهگیری کرده است
نخواژهنامه آزادنِخِ:(nekhe) در گویش گنابادی یعنی نخواهد. این واژه به صورت فعل کمکی در صرف افعال به کار می رود مانند نِخِشوْ:نخواهد شد ، نمی شود
افعال ناقصهلغتنامه دهخداافعال ناقصه . [ اَ ل ِ ق ِ ص َ / ص ِ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) فعلهای ناتمام . مقابل تام .و در اصطلاح فن نحو: افعالی را گویند که برای دلالت بر تقریر و تثبیت فاعل
ماداملغتنامه دهخدامادام . (ع ق مرکب ) تا وقتی . (غیاث ) (آنندراج ). تا. تازمانیکه . این کلمه در عربی از افعال ناقصه است و «ما» در این لفظ مصدریه است که فعل مدخول خود را بمعنی مصد
جامع ایاصوفیالغتنامه دهخداجامع ایاصوفیا. [ م ِ ع ِ اَ ] (اِخ ) مسجد معروفی است در استانبول . اصل آن کنیسه ای بودکه پادشاه قسطنطنیه آن را بنا کرده عثمانیها آن را به جامع تبدیل کردند. (اعل