احراز اصالت ضمنی کلید، اصالتسنجی ضمنی کلیدimplicit key authenticationواژههای مصوب فرهنگستان← احراز اصالت کلید
دمپینگلغتنامه دهخدادمپینگ . [ دَ ] (اِ) (اصطلاح تجارت ) فروش به ضرر برای ورشکست کردن رقبا. (یادداشت مؤلف ).
دمنیلغتنامه دهخدادمنی .[ دَ م َ ] (اِخ ) طایفه ای از طوایف بلوچستان مرکزی یعنی ناحیه ٔ بمپور. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 99).
دمینیلغتنامه دهخدادمینی . [ دُم ْ م َ نا ] (ع اِ) یکی از سوراخهای کلاکموش . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
ضمنيدیکشنری عربی به فارسیالتزامي , مجازي , اشاره شده , مفهوم , تلويحا فهمانده شده , مطلق , بي شرط , ضمني , ضمنا , مقدر , خاموش , بارامي وسکوت
ضمنیواژهنامه آزادپنهانی ( صفت ) منسوب به ضمن آن چه که از امری مفهوم گردد به طور اشاره و کنایه فحوائی:تصدیق ضمنی تعهد ضمنی . توافقی ،جای انعطاف توافق دارد (حقوقی)
حافظۀ ضمنیimplicit memoryواژههای مصوب فرهنگستانحافظۀ زیربنای مهارتها که اغلب بدون یادآوری آموختههای مربوط به آن مهارتها به کار گرفته میشود