دشوارخوئیلغتنامه دهخدادشوارخوئی . [ دُش ْ ] (حامص مرکب ) بدصحبتی . بدخلقی . (یادداشت مرحوم دهخدا). طخوخ . عسق .(منتهی الارب ). و رجوع به دشوارخو و دشوارخوی شود.
بدخلقیلغتنامه دهخدابدخلقی . [ ب َ خ ُ ] (حامص مرکب ) دشوارخویی . بدصحبتی . طخوخ . (یادداشت مؤلف ). دخن . ترش . حجرمة. (منتهی الارب ). بدخویی .