25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
مطرود
دورکرده
شرید
طریدان
تُرید و نَورد
رانده شده
بیشتر بدانید
مقید
ناظم
lash-like
اعتدال داشتن
يَخْلُدْ
fasinite
طرید
tarid
معنی
۱. مطرود؛ راندهشده.
۲. کلامی که شنونده از شنیدن آن هیبتی در دلش بیفتد و از پیش حریف بگریزد؛ رجز.
«»
پیدا نشد!
منظور شما این بود؟
شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
برای این واژه یک معنی پیشنهاد دهید.