تهانهلغتنامه دهخداتهانه . [ ت َ ن ِ ] (اِ) مأخوذ از هندی ، قلعه ٔ کوچک و توقفگاه عمده ٔ یک ناحیه . (ناظم الاطباء).
طحانةلغتنامه دهخداطحانة. [ طَح ْ حا ن َ ] (ع اِ) شتر بسیار.(منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). || آس اشتر.(مهذب الاسماء). آسیا که با شتر گردد. ستور آس . آسیاکه به ستور گردد. || آس که به آب گردد.
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن حسین بن یحیی بن سعید ملقب به بدیعالزمان همدانی و مکنی به ابوالفضل . یاقوت در معجم الادباء(چ مارگلیوث ج 1 ص 94 ببعد) آرد: ابوشجاع شیرویه بن شهردار در تاریخ همدان آورده است که احمدبن