طلحوملغتنامه دهخداطلحوم . [ طُ ] (ع ص ، اِ) آب برگشته رنگ و مزه . (منتهی الارب ). آب طعم بگشته . (مهذب الاسماء).
طلحاملغتنامه دهخداطلحام . [ طِ ] (ع اِ) پیل ماده .(مهذب الاسماء). لغتی است در طلخام . (منتهی الارب ).
تلهملغتنامه دهخداتلهم . [ ت َ ل َهَْ هَُ ] (ع مص ) به یکبار فروخوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تالیوملغتنامه دهخداتالیوم . (فرانسوی ، اِ) مأخوذ از فرانسه در شیمی متداول است . از اجسام بسیط و فلزی است ، سفیدرنگ که در سال 1816م . کشف شد. این جسم در سولفور آهن و مس یافت شود.
تلؤملغتنامه دهخداتلؤم . [ ت َل َءْ ءُ ] (ع مص ) کفشیر گرفتن جراحت . (منتهی الارب ).کفشیر پذیرفتن زخم و اصلاح شدن آن . (ناظم الاطباء).
برگشتهلغتنامه دهخدابرگشته . [ ب َ گ َ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) برگردیده . مراجعت نموده . (ناظم الاطباء). بازگشته : منم منم بلبل سرگشته از کوه و کمر برگشته . ؟التفات ؛ برگشته نگریستن . (از منتهی الارب