لغتنامه دهخدا
تهو. [ ت ُ ] (اِ) به معنی تفو است که آب دهن و آب دهن انداختن باشد. (برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). انداختن آب دهن باشد و آن را تفو نیز گویند. (فرهنگ جهانگیری ). آب دهن که تفو نیز گویند. (فرهنگ رشیدی ). تفو و تف و آب دهن و ته . (ناظم الاطباء). تس . (شرفنامه ٔ منیری ) <s