طینیلغتنامه دهخداطینی . [ نی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب بفروشنده ٔگِل ِ شور که مردم آن را میخورند. (انساب سمعانی ).
بالگروهheli team, helicopter teamواژههای مصوب فرهنگستانگروهی متشکل از نیروهای مجهز به تجهیزات رزمی که با استفاده از بالگرد ترابری میشوند
گروه رویارویی با پیشامدهای رایانهایcomputer incident response team, cyber incident response teamواژههای مصوب فرهنگستانگروهی متشکل از تحلیلگران امنیت رایانه که بهمنظور مهار و ریشهکنی و بازیابی آسیبهای ناشی از پیشامدهای امنیت رایانه گردهم آمده باشند اختـ . گروه روپر CIRT متـ . گروه رویارویی با پیشامدهای امنیت رایانهای computer security incident response team, CSIRT مرکز رویارویی با پیشامدهای رایانهای
دویستمتر تیمیteam sprintواژههای مصوب فرهنگستانیکی از مسابقات راهه/ پیست که در آن تیمهای سهنفره، دوبهدو، سه دور مسیر راهه/پیست را طی میکنند؛ برنده تیمی است که در مدت زمان کمتری کار را خاتمه میدهد
تعقیبی تیمیteam pursuitواژههای مصوب فرهنگستانیکی از مسابقات راهه/ پیست با قواعد مسابقة تعقیبی که در آن دو تیم سه یا چهار نفره با هم رقابت میکنند
گروه بازبینی باندchecker teamواژههای مصوب فرهنگستانگروه مسئول نگهداری علائم باند یا خزشراه یا پیشگاه
رواسب طينيةدیکشنری عربی به فارسیشيره , شهد , چکيده , جريان , جاري , رسوخ , لجنزار , بستر دريا , تراوش کردن , اهسته جريان يافتن , بيرون دادن , لا ي
حطینیلغتنامه دهخداحطینی . [ ح ِطْ طی ] (ص نسبی ) منسوب به حطین قریه ٔ میان ارسوف و قیساریه بشام . (الانساب ).
حطینیلغتنامه دهخداحطینی . [ ح ِطْ طی نی ی ] (ع اِ) نوعی ماهی که از دریاچه ٔ نزدیک حطین مصر صید کنند.
رطینیلغتنامه دهخدارطینی . [ رُ طَ نا ] (ع اِ) یا رُطَینا یا رُطَّینی ̍ سخن ، و گفته اند سخن نامفهوم . گویند: مارطیناک هذه ؛ ای «ماکلامک ». (از اقرب الموارد).
رطینیلغتنامه دهخدارطینی . [ رُطْ طَ نا ] (ع اِ) رُطَینی ̍. رطینا. (از اقرب الموارد). رجوع به رُطَینا و رُطَینی ̍ شود.
زیت فلسطینیلغتنامه دهخدازیت فلسطینی . [ زَ / زِ ت ِ ف ِ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زیت الاضحا.زیت رکابی . زیت الانفاق . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). در مصر زیت رکابی . (دزی ج 1 ص 616). رجوع به زیت الانف