اظهردیکشنری عربی به فارسیظاهرشدن , پديدار شدن , برخاستن , بلند شدن , رخ دادن , ناشي شدن , بوجود اوردن , برامدن , طلوع کردن , قيام کردن , طغيان کردن , بيرون امدن
سهستنفرهنگ فارسی معین(سَ هِ تَ) [ په . ] (مص ل .) 1 - نمایان شدن ، ظاهرشدن . 2 - نگریستن . 3 - ترسیدن ، رمیدن .
تظاهرفرهنگ مترادف و متضاد۱. ادا، تلبیس، ریا، ریاکاری، ظاهرسازی، عوامفریبی، وانمودسازی ۲. خودنمایی، عرضاندام ۳. آشکار شدن، ظاهرشدن ۴. خودنمایی کردن