خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عاشورا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
عاشورا
/'āšurā/
معنی
روز دهم ماه محرم که حسینبن علی در کربلا شهید شد و شیعیان در این روز عزاداری میکنند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
عاشورا
لغتنامه دهخدا
عاشورا. (اِخ ) روز دهم محرم و آن روزی است که حسین بن علی (ع ) شهید شد. (غیاث اللغات )(التفهیم ص 291). و رجوع به عاشور و عاشوراء شود.
-
عاشورا
فرهنگ فارسی معین
[ ع . عاشوراء ] ( اِ.) روز دهم ماه محرم ، روزی که امام حسین (ع ) به شهادت رسید.
-
عاشورا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عاشوراء] ‹عشوری، عشور، عاشوری› 'āšurā روز دهم ماه محرم که حسینبن علی در کربلا شهید شد و شیعیان در این روز عزاداری میکنند.
-
عاشورا
واژهنامه آزاد
(پیشنهاد کاربران) دَهُمینه.
-
واژههای مشابه
-
زیارت عاشورا
لغتنامه دهخدا
زیارت عاشورا. [ رَ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام زیارتنامه ای که به روز عاشورا خوانند. (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). نام یکی از زیارتنامه های مخصوص حضرت امام حسین (ع ) در روز عاشورا. توضیح آنکه زیارتنامه ها به دو دسته منقسم می شوند یکی آنها که د...
-
روز عاشورا
لغتنامه دهخدا
روز عاشورا. [ زِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روز دهم ماه محرم . رجوع به عاشورا و حسین بن علی شود.
-
جستوجو در متن
-
شام غریبون
لهجه و گویش تهرانی
شب عاشورا
-
عاشوراء
لغتنامه دهخدا
عاشوراء. (ع اِ) رجوع به عاشور و عاشورا شود.
-
عاشوری
لغتنامه دهخدا
عاشوری . [ را ] (ع اِ) رجوع به عاشور و عاشورا و عاشوراء شود.
-
ایام الله
فرهنگ فارسی معین
( ~. لا) [ ع . ] (اِ.) روزهایی که از نظر مذهبی و اعتقادی مهم اند. مانند روز عاشورا.
-
کون
لغتنامه دهخدا
کون . [ ک ُ وِ / ک َ وَ ] (اِخ ) نام روستایی است که در هر عاشورا ده هزار مرد آنجاجمع شوند. (فرهنگ جهانگیری ). روستا و مجمعی باشد درعاشورا که چندین هزار کس جمع شوند و به این معنی به فتح اول و ثانی هم به نظر آمده است . (برهان ). نام روستایی که روز عاشو...
-
عشوراء
لغتنامه دهخدا
عشوراء. [ ع َ] (ع اِ) عاشوراء. (منتهی الارب ). روز دهم یا نهم محرم . (ناظم الاطباء). رجوع به عاشورا و عاشوراء شود.
-
عاشوری
لغتنامه دهخدا
عاشوری . (اِ) نام آشی که در کرمان و بعضی ولایات دیگر به نذر در روز عاشورا پزند و هر نوع حبوب در آن ریزند. (یادداشت مؤلف ).