خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عزاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عزاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ عزب] [قدیمی] 'ozzāb = عزب
-
واژههای همآوا
-
عذاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [عربی] 'azāb ۱. شکنجه؛ آزار.۲. رنج و درد.〈 عذاب دادن (کردن): (مصدر متعدی) آزار دادن؛ شکنجه کردن.〈 عذاب کشیدن (بردن): (مصدر لازم) درد کشیدن؛ رنج بردن؛ رنج و آزار را تحمل کردن.
-
عذاب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمعِ عَذْب] [قدیمی] 'ezāb شیرین و خوشایند. Δ در فارسی در معنای مفرد به کار میرود.