عشائرلغتنامه دهخداعشائر. [ ع َ ءِ ] (ع اِ) عشایر. ج ِ عشیرة.(منتهی الارب ) (دهار) (اقرب الموارد). قبایل و خویشان . (غیاث اللغات ). خویشان و نزدیکان ، و طوایف و قبیله های صحرانشین . (ناظم الاطباء). رجوع به عشیرة شود.
پشتۀ یخرُفتیesker/ asar/ eschar/ eskar/ osarواژههای مصوب فرهنگستانپشتۀ ساختهشده از انباشتههای شن و ماسۀ یخساری
زینچهrail chair, chairواژههای مصوب فرهنگستانصفحۀ فولادی شکلدادهشده که بین ریل و ریلبند قرار میگیرد
تسلیم برشیshear yielding, shear bandingواژههای مصوب فرهنگستانوارد آوردن تنش بر ماده، فراتر از نقطۀ تسلیم، چنانچه بدون تغییر حجم دچار کجریختی شود
شارش برشیshear flow, shear layerواژههای مصوب فرهنگستان1. در مکانیک سیالات، شارشی که در آن تنش برشی وجود دارد 2. در مکانیک جامدات، حاصلضرب تنش برشی در کوچکترین بعد سطحمقطع یک عضو جدارنازک
ابن عشائرلغتنامه دهخداابن عشائر. [ اِ ن ُ ع َ ءِ ] (اِخ ) محمدبن علی بن محمدبن عشائر الحلبی . او راست : کتاب تاج النسرین فی تاریخ قنسرین . وفات او به سال 789 هَ .ق . بوده است .
زبیداتلغتنامه دهخدازبیدات . [ زُ ب َ ] (اِخ ) فرقه ای است ساکن در حماة سوریه .(از معجم قبائل العرب از عشائر الشام ج 2 ص 155).
زبیداتلغتنامه دهخدازبیدات . [ زُ ب َ ] (اِخ ) شعبه ای از دلابحه ٔ صلته را گویند که از قبیله ٔ «شمر» طوقه میباشند. (از معجم قبائل العرب از عشائر العراق تألیف عزاوی ص 237).
زبیداتلغتنامه دهخدازبیدات . [ زُ ب َ ] (اِخ ) بطنی از حباب است از قبیله ٔ «مغره » که ملحق به «عبده »اند از قبیله ٔ «شمر» از بنی قحطان . (از معجم قبائل العرب از عشائر العراق ص 288).
شاماطهلغتنامه دهخداشاماطه . [ طَ ] (اِخ ) نام دسته ای است از طایفه ٔ خلیف که در حماة سوریه سکونت دارند و دسته های دیگر آن ذهبیات و بوعواد است . (از معجم قبائل العرب بنقل از عشائر الشام ج 2 ص 574).
ابن عشائرلغتنامه دهخداابن عشائر. [ اِ ن ُ ع َ ءِ ] (اِخ ) محمدبن علی بن محمدبن عشائر الحلبی . او راست : کتاب تاج النسرین فی تاریخ قنسرین . وفات او به سال 789 هَ .ق . بوده است .
ابوالعشائرلغتنامه دهخداابوالعشائر. [ اَ ب ُ ل ع َ ءِ ] (اِخ ) عبداﷲبن عمر اسدی ساوی . رجوع به عبداﷲ... شود.
ابوالعشائرلغتنامه دهخداابوالعشائر. [ اَ بُل ْ ع َ ءِ ] (اِخ ) ابن جمیع. هبةاﷲبن زید اسرائیلی . رجوع به ابن جمیع موفق و رجوع به نامه ٔ دانشوران ج 1 ص 393 شود.