عصیانگرفرهنگ مترادف و متضادبدرفتار، سرکش، طاغی، طغیانگر، عاصی، گردنکش، متمرد، ناجم، نافرمان، یاغی ≠ مطیع، فرمانبردار
اسپنرلغتنامه دهخدااسپنر. [اِ پ ِ ن ِ ] (اِخ ) مؤسس طریقه ٔ رهبانی موسوم به پیاتیست کاتولیکها. مولد وی 1635 م . در آلزاس و وفات در سنه ٔ 1705 م . پاره ای آثار راجع به عقائد و تصوف دارد. (قاموس الاعلام ترکی ).
متمرد شدنفرهنگ مترادف و متضادتمرد کردن، نافرمان شدن، سرکشی کردن، عصیانگر شدن، عصیان ورزیدن، یاغ شدن، گردنکشی کردن