عصیرالدبلغتنامه دهخداعصیرالدب . [ ع َ رُدْ دُب ب ] (ع اِ مرکب ) شماری . (فهرست مخزن الادویة).حناء احمر. قطلب . رجوع به شماری و حناء احمر شود.
حناء احمرلغتنامه دهخداحناء احمر. [ ح ِن ْ نا ءِ اَ م َ ](ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قَطلَب . (اقرب الموارد). شیرزا. بوخنو. شماری . فیعب . عصیرالدب . قاتل ابیه . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به قاتل ابیه و قطلب شود.
شماریلغتنامه دهخداشماری . [ ش ُ ] (ص نسبی ) عددی . (یادداشت مؤلف ). || حساب کننده . (ناظم الاطباء). || معدود. معدوده . کوتاه . کم . متناهی . محدود. (یادداشت مؤلف ) : زیرا که همی هر چگونه باشدهم بگذرد این مدت شماری . ناصرخسرو.تویی