علامتگذاریdemarcation of boundary, demarcationواژههای مصوب فرهنگستانعلامتگذاری فیزیکی مرزها با استفاده از نشانگر و ستون و نرده و دیوار و وسایل دیگر
علامتگذاری پویاdynamic road marking, DRM 1واژههای مصوب فرهنگستانخطکشی یا چشمببری نوردهندهای که مسئولان را در تغییر مسیر یا توجه به میزان تردد یاری میرساند
signalsدیکشنری انگلیسی به فارسیسیگنال ها، سیگنال، علامت، نشان، اخطار، راهنما، علامت دادن، با علامت ابلاغ کردن، با اشاره رساندن
علامتگذاری پویاdynamic road marking, DRM 1واژههای مصوب فرهنگستانخطکشی یا چشمببری نوردهندهای که مسئولان را در تغییر مسیر یا توجه به میزان تردد یاری میرساند