لغتنامه دهخدا
علی مقداد. [ ع َ م ِ ] (اِخ ) (شیخ ...) وی از اهالی یمن بود و در آغاز کار با امرای ترک عثمانی دریمن مربوط گشت ولی عثمانی ها به وی بدگمان شدند و اورا دستگیر ساختند و بسیار آزار دادند. از اینرو وی پس از رهائی از چنگ عثمانی ها در حدود سی سال بسختی با لشکر و عمال دولت عثمانی در ش