عملگر پسبَرbackshift operator, lag operatorواژههای مصوب فرهنگستانعملگری که با اثر بر هر جملۀ سِری زمانی آن را به جملۀ یک زمان پیش از خود میبرد
عملگرoperator 1واژههای مصوب فرهنگستاننگاشتی از یک مجموعه بر مجموعۀ دیگر که هریک از آنها دارای ساختار معینی هستند
عملگر انرژیenergy operatorواژههای مصوب فرهنگستانعملگری که ویژهمقدارهای آن انرژیهای مجاز سامانه است متـ . عملگر هامیلتونی Hamiltonian operator
عملگر تبادلexchange operatorواژههای مصوب فرهنگستانعملگری که چنانچه بر سامانهای دوذرهای اثر کند، سبب مبادلۀ اسپینها و مختصههای فضایی آنها میشود
عملوندواژهنامه آزادهر عبارت که بین دو عملگر قرار بگیرد و یا بعد از یک عملگر بیاید، یک عملوند محسوب می گردد.
عملگرoperator 1واژههای مصوب فرهنگستاننگاشتی از یک مجموعه بر مجموعۀ دیگر که هریک از آنها دارای ساختار معینی هستند
عملگرoperator 1واژههای مصوب فرهنگستاننگاشتی از یک مجموعه بر مجموعۀ دیگر که هریک از آنها دارای ساختار معینی هستند