عنجهیلغتنامه دهخداعنجهی . [ ع ُ ج ُ هی ی ] (ع ص ) مرد گول کالیوه . (منتهی الارب ) (آنندراج ).مرد گول سرگشته که خود را ستایش کند. (ناظم الاطباء). || نادان و متکبر. (از اقرب الموارد).
عنجهیةلغتنامه دهخداعنجهیة. [ ع ُ ج ُ هی ی َ ] (ع اِمص ) گولی و نادانی . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). جهل و حماقت . (از اقرب الموارد). || بزرگ منشی و بزرگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کبر و عظمت . (از اقرب الموارد).
عنجهیةلغتنامه دهخداعنجهیة. [ ع ُ ج ُ هی ی َ ] (ع اِمص ) گولی و نادانی . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). جهل و حماقت . (از اقرب الموارد). || بزرگ منشی و بزرگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کبر و عظمت . (از اقرب الموارد).