لغتنامه دهخدا
عاقلة. [ ق ِ ل َ ] (ع ص ) مؤنث عاقل . ج ، عاقلات و عَواقل . رجوع به عاقل شود. || زن مشاطه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || عاقلة الرجل ؛ خویشان و نزدیکان مرد کشنده ٔ غیر مکلف (بخاطر سفاهت یا عدم بلوغ و غیره ) که دیت بر ایشان قسمت کنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد)