عاشرةلغتنامه دهخداعاشرة. [ ش ِ رَ ] (ع ص ) مؤنث عاشر. || آیت دهم از ده آیت قرآن . ج ، عواشر و اعشارة. || (اِ) نصیب قمار و جز آن . (منتهی الارب ). || پر نوک بال مرغ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
عاصرةلغتنامه دهخداعاصرة. [ ص ِ رَ ] (ع ص ) مؤنث عاصر. ج ، عواصر و عاصرات . (المنجد). رجوع به عاصر شود.
هوشیاریلغتنامه دهخداهوشیاری . [ هوش ْ ] (حامص مرکب ) فطانت . خردمندی . هوشمندی . مقابل بیهوشی . هشیاری : ای شاعر سبکدل با من چه اوفتادت پنداشتم که عقلت بیش است و هوشیاری . منوچهری .استن این عالم ای جان غفلت است هوشیاری این جهان را