عقافلغتنامه دهخداعقاف . [ ع ُ ] (ع اِ) علتی است در قوائم و پاهای گوسپند، که بدان پایش خمیده گردد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
حقوفلغتنامه دهخداحقوف . [ ح ُ ] (ع مص ) کج شدن . || نشستن آهودر حِقف یا کج نشستن آن مانند حقف . (منتهی الارب ).