عیدهورلغتنامه دهخداعیدهور. [ ع َ دَ ] (ع ص ) شتر ماده ٔ شتاب رو. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ناقه ٔ سریع. (از اقرب الموارد).
اژدهاگیرلغتنامه دهخدااژدهاگیر. [ اَ دَ ] (نف مرکب ) اژدرکش . اژدهاافکن : همی گویدش اژدهاگیر باش گر از خویشی قیصر آژیر باش .فردوسی .