عیعاءلغتنامه دهخداعیعاء. (ع مص ) بمعنی عیعاة است . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به عیعاة شود.
زبانهای هستهآغازhead-first languages, head-initial languagesواژههای مصوب فرهنگستانزبانهایی که در آنها هستۀ گروه در ابتدای آن قرار میگیرد
زبانهای هستهپایانhead-last languages, head-final languagesواژههای مصوب فرهنگستانزبانهایی که در آنها هستۀ گروه در انتهای آن قرار میگیرد
گرمای ویژهspecific heatواژههای مصوب فرهنگستانمقدار گرمایی که باید به واحد جِرم جسم داده شود تا دمای آن یک درجه بالا رود
پایة تیرک دهانهhatch carrier, hatch socket, beam socket, hatch beam shoeواژههای مصوب فرهنگستانهریک از پایههای دو طرف انبار که تیرکهای دهانه را نگه میدارد
عیعاةلغتنامه دهخداعیعاة. [ ع َ ] (ع مص ) زجر کردن گوسپند را بکلمه ٔ «عا» و نحو آن . (از منتهی الارب ). زجر کردن میشها را به کلمه ٔ «عا» و «عو».(از ناظم الاطباء). زجر کردن گوسفندان را و «عای » گفتن . (از اقرب الموارد). عیعاء. رجوع به عیعاء شود.