لغتنامه دهخدا
عیفة. [ ع َ ف َ ] (ع اِمص ) گردگشتگی مرغ گرد آب و نحو آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اسم است از مصدر عَوف . (از اقرب الموارد). رجوع به عوف شود. || (ص ، اِ) زن که شیر زن «عیوف » را بمکد. (از منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). و آن این است که زنی پس از زایی