عیناتیلغتنامه دهخداعیناتی . [ ع َ ] (اِ) یعنی حروف عینهای او، در ترکی یای معروف در آخر کلمه برای ضمیر غایب آید ترجمه ٔ او. (آنندراج ) (غیاث اللغات ).
تبار پدرسوییpatrilineal descent,agnate, agnationواژههای مصوب فرهنگستانتباری که از جانب پدر تعیین میشود متـ . پدردودمانی patrilineage
حناطیلغتنامه دهخداحناطی . [ ح َن ْ نا ] (اِخ ) جماعتی از مردم طبرستان که ظاهراً اجدادشان بیع و شرای گندم داشتند. (الانساب ).
حناطیلغتنامه دهخداحناطی . [ ح َن ْ نا ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به حناط. گندم فروش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بایع حنطة. (اقرب الموارد). || غله فروش . (ناظم الاطباء).
عناثیلغتنامه دهخداعناثی . [ ع َثی ی ] (ع اِ) ج ِ عُنثوة و عَنثوة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به عنثوة شود.
عنایاتیلغتنامه دهخداعنایاتی . [ ع ِ ] (اِخ ) احمدبن احمد، مکنی به ابوالعنایات . رجوع به احمد (ابن احمد) در همین لغت نامه و الاعلام زرکلی ج 1 ص 30 شود.
حسین عیناتیلغتنامه دهخداحسین عیناتی . [ ح ُ س َ ن ِ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن یونس بن محمد عاملی عیناتی شیعی معروف به ابن حسام ظهیرالدین ، معاصر شیخ حر عاملی بود و در 1110 هَ . ق . درگذشت . او راست : منتخب الاخبار المعتبرة. (هدیه العارفین ج
حسینلغتنامه دهخداحسین . [ ح ُس َ ] (اِخ ) ابن حسن . رجوع به حسن واسانی و حسین عیناتی و حسین حلیمی و حسین موسوی و حسین دمیاطی شود.
حسین عیناتیلغتنامه دهخداحسین عیناتی . [ ح ُ س َ ن ِ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن یونس بن محمد عاملی عیناتی شیعی معروف به ابن حسام ظهیرالدین ، معاصر شیخ حر عاملی بود و در 1110 هَ . ق . درگذشت . او راست : منتخب الاخبار المعتبرة. (هدیه العارفین ج