عینینیلغتنامه دهخداعینینی . [ ع َ ن َ نی ] (ص نسبی ) منسوب به عینین ، که دهی است به بحرین ، و خلید عینینی از آن ده است . (از منتهی الارب ). و رجوع به عینین شود.
آناناسAnanasواژههای مصوب فرهنگستانسردهای از آناناسیان با گیاهان بارده که بومی مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری امریکاست، اما در دیگر مناطق نیز دیده میشود؛ براساس مطالعات زیستشناسی مولکولی جدید این سرده فقط یک گونه دارد
درد سینهangina 1واژههای مصوب فرهنگستاندرد تنجشی خفهکننده که امروز بیشتر به درد قفسۀ صدری اطلاق میشود
پاننیلغتنامه دهخداپاننی . [ پان ن ُ نی ] (اِخ ) ناحیه ای از اروپا در قدیم میان دانوب از شمال و ایلّیری از جنوب و رودهای دراو و ساو آنرا مشروب میکند. اهالی این ناحیه را قیصر و اوغسطس به اطاعت روم درآوردند.
عنینیلغتنامه دهخداعنینی . [ ع ُ ن َ نی ] (ص نسبی ) منسوب به عنین بن سلامان بن ثعل بن عمروبن غوث بن طی ، که بطنی از طی را تشکیل میدادند. (از اللباب فی تهذیب الانساب ).