غابیاء. (ع اِ)بعض حجرة الیربوع . (ذیل اقرب الموارد از اللسان ).
in absentia
(بَ نْ) [ ع . ] (ق .) در نهانی ، در قفا.
پنهانی، درخفا، درغیاب، غیابی ≠ حضوراً، حضوری
مقوله: مادۀ آلی یاباً، درخفا، پنهانی، باطنا ً، درغیاب، غیابی
غباء. [ غ َ ] (ع اِ) زمین درشت . (منتهی الارب ).