غبقةلغتنامه دهخداغبقة. [ غ َ ب َ ق َ] (ع اِ) رسن که بر سر چوب بر پهنای کوهان گاو بندند وقت کلبه رانی و آب کشی و جز آن . (منتهی الارب ). در نسخه ٔ چاپ بمبئی هم کلبه رانی آمده ولی هیچ یک معنی نمیدهد، ظاهراً گاب رانی که لغتی در گاورانی است باشد.
غبقیلغتنامه دهخداغبقی . [ غ َ قا ] (ع ص ) زن شراب شبانگاهی خوار. (ناظم الاطباء). تأنیث غبقان . غبوق خوار. یقال : رجل غبقان و امراءة غبقی . (اقرب الموارد).
نغبقةلغتنامه دهخدانغبقة. [ ن َ ب َ ق َ ] (ع اِ) آواز شکم ستور که شنیده شود، یا آواز نره ٔ آن چون در غلاف جنبد. (منتهی الارب )(از متن اللغة). آوازی که از شکم ستور شنیده شود. (از اقرب الموارد). و هی النغبوقة. (از متن اللغة).