۱. خیانت کردن.
۲. بیوفایی کردن.
۳. نقض عهد؛ بیوفایی.
۴. خیانت.
۵. مکر؛ فریب.
〈 غدر اندیشیدن: (مصدر لازم) [قدیمی] = 〈 غدر کردن
〈 غدر داشتن: (مصدر لازم) [قدیمی] = 〈 غدر کردن
〈 غدر کردن: (مصدر لازم) [قدیمی]
۱. بیوفایی کردن؛ پیمان شکستن.
۲. خیانت کردن.
۳. فریب دادن؛ حیله کردن.
۱. بیوفایی، پیمانشکنی، نقضعهد
۲. جفا، جور
۳. خیانت
۴. تزویر، حیله، فریب، مکر