غریغوریفلغتنامه دهخداغریغوریف . [ غ ِ غ ُ ی ِ ] (اِخ ) استاد تاریخ شرقی در پطرسبرگ . رحله ٔ ابودلف ینبوعی (949 هَ . ق .) را به زبان روسی ترجمه کرده در مجله ٔ نظارت علوم روسیه به چاپ رسانیده است (1873م .). (از اعلام المنجد).
غرغرولغتنامه دهخداغرغرو. [ غ ُغ ُ ] (ص نسبی ) در تداول عامه آنکه بسیار غرغر کند برای اظهار ناخشنودی . قرقرو. آنکه بسیار لندد. آنکه عادت به ژکیدن دارد و بسیار ژکد. رجوع به غرغر شود.