مفصل غضروفیcartilaginous jointواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مفصل که در آن صفحهای غضروفی بین دو سر استخوان قرار دارد
غضروففرهنگ فارسی عمیدنوعی بافت قابل انعطاف، متراکم و شفاف که در قسمت هایی از بدن مانندِ بینی و گوش وجود دارد؛ کرکرانک؛ کرکرک؛ چرندو.
مفصل غضروفیcartilaginous jointواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مفصل که در آن صفحهای غضروفی بین دو سر استخوان قرار دارد
چنددُشبَراُستیmultiple exostoses, hereditary multiple exostoses, diaphyseal aclasis, multiple cartilaginous exostoses, multiple osteocartilaginous exostosesواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بیماری وراثتی که در آن تعداد زیادی برجستگیهای غضروفی یا استخوانیـ غضروفی بر سطح استخوانهای دراز رشد میکند