غلامعلی آزادلغتنامه دهخداغلامعلی آزاد. [ غ ُ ع َ ی ِ ] (اِخ ) حسینی واسطی بلگرامی ، متوفی به سال 1200 هَ . ق . او راست :1- الدیوان الاول که دیوان شعر است و تألیف آن به سال 1187 هَ . ق . پایان یا
غلامعلیلغتنامه دهخداغلامعلی . [ غ ُ ع َ ] (اِخ ) از مورخان هند بود. او راست کتاب «شاه عالم نامه » در احوال شاه عالم . وی به سال 1221 هَ . ق . درگذشته است . (از قاموس الاعلام ترکی ج 5).
غلامعلیلغتنامه دهخداغلامعلی . [ غ ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تورجان بخش بوکان شهرستان مهاباد که در 25هزارگزی جنوب باختری بوکان ، 17500گزی باختر شوسه ٔ بوکان به سقز قرار دارد. محلی کوهستانی و معتدل سالم است . سکنه ٔ آن <spa
غلامعلیلغتنامه دهخداغلامعلی . [ غ ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سردرود بخش رزن شهرستان همدان که در 12هزارگزی باختر قصبه ٔ رزن و یک هزارگزی راه اتومبیل رو رزن به دمق قرار دارد سکنه ٔ آن 25تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <
غلامعلیلغتنامه دهخداغلامعلی . [ غ ُ ع َ ] (اِخ ) (شیخ ...) متخلص به حکیم از شعرای نیمه ٔ اول قرن چهاردهم و از مردم شیراز بود. دیوانی از او در دست است که در حدود 5500 بیت دارد.
غلامعلیلغتنامه دهخداغلامعلی . [ غ ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل که در 11هزارگزی شمال باختری بنجار و 3هزارگزی راه فرعی ادیمی به زابل قرار دارد. محلی جلگه ای است و هوای گرم و معتدل دارد. سکنه ٔ آن <span class="
علی هندیلغتنامه دهخداعلی هندی . [ ع َ ی ِ هَِ ] (اِخ ) ابن نوح حسینی واسطی بلگرامی هندی حنفی مشهور به غلامعلی آزاد. رجوع به غلامعلی آزاد شود.
علی حسینیلغتنامه دهخداعلی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن نوح حسینی واسطی بلکرامی هندی حنفی ، مشهور به غلامعلی آزاد. رجوع به غلامعلی آزاد شود.
بلگرامیلغتنامه دهخدابلگرامی . [ ب ِ ل ِ ] (اِخ ) غلامعلی حسینی واسطی ، مشهور به آزاد. از شعرا و نویسندگان هند در قرن دوازدهم هجری . رجوع به غلامعلی آزاد در ردیف خود شود.
علی حنفیلغتنامه دهخداعلی حنفی . [ ع َ ی ِ ح َ ن َ ] (اِخ ) ابن نوح حسینی واسطی بلگرامی هندی حنفی مشهور به غلام علی آزاد. رجوع به غلامعلی آزاد شود.
روح بلگرامیلغتنامه دهخداروح بلگرامی . [ ح ِ ب ِ ] (اِخ ) یا روح الامین خان بن قاضی محمد سعید، شاعر فارسی زبان ، متوفی بسال 1151 هَ . ق . رجوع به مآثرالکرام تألیف غلامعلی آزاد بلگرامی ص 287، 289 و ف
غلامعلیلغتنامه دهخداغلامعلی . [ غ ُ ع َ ] (اِخ ) از مورخان هند بود. او راست کتاب «شاه عالم نامه » در احوال شاه عالم . وی به سال 1221 هَ . ق . درگذشته است . (از قاموس الاعلام ترکی ج 5).
غلامعلیلغتنامه دهخداغلامعلی . [ غ ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تورجان بخش بوکان شهرستان مهاباد که در 25هزارگزی جنوب باختری بوکان ، 17500گزی باختر شوسه ٔ بوکان به سقز قرار دارد. محلی کوهستانی و معتدل سالم است . سکنه ٔ آن <spa
غلامعلیلغتنامه دهخداغلامعلی . [ غ ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سردرود بخش رزن شهرستان همدان که در 12هزارگزی باختر قصبه ٔ رزن و یک هزارگزی راه اتومبیل رو رزن به دمق قرار دارد سکنه ٔ آن 25تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <
غلامعلیلغتنامه دهخداغلامعلی . [ غ ُ ع َ ] (اِخ ) (شیخ ...) متخلص به حکیم از شعرای نیمه ٔ اول قرن چهاردهم و از مردم شیراز بود. دیوانی از او در دست است که در حدود 5500 بیت دارد.
غلامعلیلغتنامه دهخداغلامعلی . [ غ ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل که در 11هزارگزی شمال باختری بنجار و 3هزارگزی راه فرعی ادیمی به زابل قرار دارد. محلی جلگه ای است و هوای گرم و معتدل دارد. سکنه ٔ آن <span class="
چشمه غلامعلیلغتنامه دهخداچشمه غلامعلی . [ چ َ م َ غ ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین که در 57 هزارگزی ضیأآباد و یک هزارگزی راه شوسه واقع است و 149 تن سکنه دارد،. آبش از چشمه سار. محصولش غلات ، عدس
چاه غلامعلیلغتنامه دهخداچاه غلامعلی . [ غ ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حصن بخش زرند شهرستان کرمان که در 20 هزارگزی جنوب باختری زرند و 2هزارگزی باختر راه مالرو زرند به رفسنجان واقع شده .جلگه و معتدل است و <span class="hl" dir="lt
ده غلامعلیلغتنامه دهخداده غلامعلی . [ دِه ْ غ ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 6هزارگزی جنوب ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 152 تن . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <span
ده غلامعلیلغتنامه دهخداده غلامعلی . [ دِه ْ غ ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 6هزارگزی جنوب ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 350 تن . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <span
ده غلامعلیلغتنامه دهخداده غلامعلی . [ دِه ْ غ ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهرکی بخش شیب آب شهرستان زابل . واقع در 19هزارگزی شمال خاوری سکوهه . سکنه ٔ آن 95 تن . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایرا