غلتشگاه چرخwheel treadواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از سطح چرخهای وسایل خطنورد که با غلتشگاه ریل در تماس است
غلتشگاه ریلrail treadواژههای مصوب فرهنگستانسطح فوقانی تاج ریل که در آنجا ریل با چرخ تماس مییابد متـ . غلتشگاه
اصطکاک غلتشیrolling frictionواژههای مصوب فرهنگستاننیروی اصطکاک بین جسم غلتان و سطحی که غلتش بر روی آن انجام میشود
غلتشگاه چرخwheel treadواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از سطح چرخهای وسایل خطنورد که با غلتشگاه ریل در تماس است
غلتشگاه ریلrail treadواژههای مصوب فرهنگستانسطح فوقانی تاج ریل که در آنجا ریل با چرخ تماس مییابد متـ . غلتشگاه
چرخ گودhollow-worn wheelواژههای مصوب فرهنگستانچرخی که در قسمت غلتشگاه دارای فرورفتگی ناشی از سایش قائم است
کفشک ترمزbrakeshoeواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای دارای اصطکاک زیاد که برای ترمزگیری بر روی غلتشگاه چرخ قرار میگیرد
غلتشگاه چرخwheel treadواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از سطح چرخهای وسایل خطنورد که با غلتشگاه ریل در تماس است
غلتشگاه ریلrail treadواژههای مصوب فرهنگستانسطح فوقانی تاج ریل که در آنجا ریل با چرخ تماس مییابد متـ . غلتشگاه