لغتنامه دهخدا
غمامة. [ غ ِ م َ ] (ع اِ) دهن بند ستور. (مهذب الاسماء). پتفوزبند شتر و جز آن ، و آن خریطه مانندی است که چون بر پتفوز ستور بندندخوردن نتواند. ج ، غَمائِم . (منتهی الارب ) (آنندراج ).خریطه ای است که به دهان شتر و جز آن بندند و او را از طعام بازمیدارد. (از اقرب الموارد). || خرقه