فرهنگ فارسی عمید
۱. آنچه در جنگ بهزور از دشمن گرفته شود.۲. آنچه بیرنج و زحمت بهدست آید.⟨ غنیمت داشتن: (مصدر متعدی) [قدیمی، مجاز] = ⟨ غنیمت شمردن⟨ غنیمت دانستن: (مصدر متعدی) [مجاز] = ⟨ غنیمت شمردن: ◻︎ صاحبا عمر عزیز است غنیمت دانَش / گوی خیری که توانی بِبَر از میدانش (سعدی۱: ۴