فاجيدیکشنری عربی به فارسیاز جا پراندن , تکان دادن , رم دادن , رمانيدن , وحشت زده شدن , جهش , پرش , وحشت زدگي
تعادل فازیphase equilibriaواژههای مصوب فرهنگستانارتباط تعادلی بین فازهای مختلف یک مادۀ شیمیایی در فشار و دما و ترکیببندیهای مختلف
همدوسی فازیphase coherenceواژههای مصوب فرهنگستاننوعی همدوسی که در آن اختلاف فاز میان دو یا چند موج وابسته به زمان نیست
مفاجيدیکشنری عربی به فارسیناگهاني , ناگهان , بي خبر , بي مقدمه , فوري , تند , بطور غافلگير , غير منتظره , سريع