فاصلةلغتنامه دهخدافاصلة. [ ص ِ ل َ ] (ع ص ) مؤنث فاصل . رجوع به فاصل شود. || (اِ) شبه که میان هر دو مروارید و جز آن در رشته کشند. (منتهی الارب ). || آخر آیت قرآن ، و آن بمنزلت قافیه است در شعر. ج ، فواصل . (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). گویند چون در نوشته های کاهنان سجع آورده می شد و اسلام
فاصلهفرهنگ فارسی عمید۱. میزان دوری دو یا چند چیز یا چند نفر از هم؛ مسافت.۲. زمان میان دو رویداد: در فاصلهٴ این سالها فرانسهٴ خود را تکمیل کرد.۳. (اسم مصدر) [عامیانه، مجاز] جدایی؛ دوری.۴. (موسیقی) اختلاف زیروبمی دو نت نسبت به یکدیگر.⟨ فاصله دادن: (مصدر لازم) میان دو چیز جدایی انداختن و آنها
فاصلهدیکشنری فارسی به انگلیسیdistance, gap, interlude, interval, remove, separation, space, walk, way
باغ علی باقرواژهنامه آزادنام روستایی است که در فاصله مستقیم 30 کیلومتری جنوب غربی شهر خورموج مرکز شهرستان دشتی و در 2 کیلومتری شرق کوه مند و یک کیلومتری عرب رود فصلی سور(شور) و در چند کیلومتری محل اتصال رود سور و رود خانه مند قرار دارد. این روستا در سال 1357 دارای حدود 200 نفر جمعیت و 20 خانوار بوده ولی از سال 1360 به صورت