فرابینی غذاییfood surveillanceواژههای مصوب فرهنگستانزیر نظر گرفتن تغذیۀ جمعیتها و جمعآوری اطلاعات مربوط به رژیم غذایی و گردآوری دادههای تنسنجشی و بیوشیمیایی و بالینی و محیطی
فرابینی تغذیهایnutritional surveillance/ nutrition surveillanceواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای برای پایش وضعیت تغذیۀ گروههای آسیبپذیر و تهیۀ روشی برای ارزیابی سریع و دائمی تمامی عواملی که بر وضع تغذیه و الگوی غذایی تأثیر میگذارند
سامانۀ فرابینی تغذیهایnutrition surveillance systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای برای پایش وضعیت تغذیۀ گروههای آسیبپذیر و تدوین روشی برای ارزیابی عوامل مؤثر در وضع تغذیه و الگوی غذایی
فرابینفرهنگ نامها(تلفظ: farābin) [فرا (جزء پیشین) = دورتر یا بالاتر + بین (جزء پسین) = بیننده] ، بالابین ، دوربین ؛ (به مجاز) بلند نظر و عاقبت اندیش.