لغتنامه دهخدا
رداح . [ رَ ](ع ص ، اِ) زن گران سرین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(آنندراج ). زن بزرگ سرین . (مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد). || گوسپند بزرگ سرین . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). گوسپند بزرگ دنبه . (از اقرب الموارد). || لشکر گران . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (منت