خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرافر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فرافر
/far[r]āfar/
معنی
۱. صدای فرفر چیزی.
۲. بانگ نایونفیر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرافر
لغتنامه دهخدا
فرافر. [ ف َرْ را ف َ ](اِ صوت ) آواز نای و نفیر، از عالم شپاشاپ تیر و چکاچاک تیر و تیغ. (آنندراج از بهار عجم ) : ز فرافر سهمگین نفیرسراسیمه شد خیره کش چرخ پیر. عبداﷲ هاتفی (از آنندراج از بهار عجم ).در آن حشرگاه قیامت اثرز فرافر صرصر نایگر...صادق بیک...
-
فرافر
لغتنامه دهخدا
فرافر. [ ف ُ ف ِ ] (ع اِ) گوساله ٔ دشتی . (ناظم الاطباء). گوساله ٔ وحشی . (اقرب الموارد). || بزغاله ٔ وحشی . بچه بز وحشی . (اقرب الموارد). در لسان العرب فرافر مطلق بره و فرار بچه ٔ بز و میش و گاو آمده است . || بچه ٔ میش . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ...
-
فرافر
فرهنگ فارسی معین
(فَ فَ) (اِ.) آواز نای و نفیر.
-
فرافر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) [قدیمی] far[r]āfar ۱. صدای فرفر چیزی.۲. بانگ نایونفیر.
-
جستوجو در متن
-
فرافرة
لغتنامه دهخدا
فرافرة. [ ف ُ ف ِ رَ ] (ع ص ، اِ)مؤنث فرافر. (اقرب الموارد). رجوع به فرافر شود.
-
فرافل
لغتنامه دهخدا
فرافل . [ ف ُ ف ِ ] (ع اِ) ثمر ینبوت است . (فهرست مخزن الادویه ). پست ینبوت عمان . (آنندراج ). فُرافِر. رجوع به فُرافِر شود.
-
ینبوت
لغتنامه دهخدا
ینبوت . [ یَم ْ ] (ع اِ) درخت خشخاش . (از صیدنه ٔ ابوریحان بیرونی ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). درخت کوکنار. (از برهان ). || درخت خرنوب یا درختی دیگر بزرگ . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). خرنوب المعز. نام درختی و آن خشخاش نیست برای اینکه بار آن فَش ّ است ...