لغتنامه دهخدا
غطی . [ غ َطْی ْ ] (ع مص ) غطی شباب ؛ پر از جوانی گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پر شدن جوانی : غطی الشباب غَطیاً و غُطیاً؛ امتلأ. (اقرب الموارد). || غطی ناقه ؛ رفتن شتر ماده . (منتهی الارب ) (آنندراج ): غطی الناقة غطیاً؛ ذهبت فی سیرها. (از اقرب الموارد). || غطی لیل ؛ ت